چگونه جنگ غزه طرحهای اقتصادی آمریکا و اسرائیل را تحتتأثیر قرار خواهد داد؟
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۶۵۵۵
رسول سلیمی: تنشهای ژئوپلیتیکی جهانی اغلب نقش بسیار مهمی در شکلدادن به درک عمومی مردم از چشمانداز اقتصادی ایفا میکنند. حملات فعلی اسرائیل به غزه که به مرگ بیش از ۱۳ هزار فلسطینی از جمله بیش از ۵۵۰۰ کودک منجر شد، آخرین فصل از چرخه خشونت در خاورمیانه است که از زمان ایجاد دولت صهیونیست اسرائیل در سال ۱۹۴۸ در فلسطین ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه آنکه هر گونه بحث منطقی در مورد موضوع فلسطین در کشورهای غربی نیز تقریباً غیرممکن شده است، زیرا هر گونه هر گونه انتقاد از دولت اسرائیل با اتهام «یهودستیزی» روبهرو میشود. ازاینرو باتوجهبه حمایت ایالات متحده و متحدان اروپایی از دولت اسرائیل و ادامه مقاومت فلسطینیان در برابر اشغال سرزمینهایشان، به نظر میرسد هیچ پایانی برای خشونت در فلسطین اشغالی وجود ندارد.
پیامدهای جنگ غزه بر اقتصاد جهانی
این در حالی است که جنگ اسرائیل و حماس این پتانسیل را دارد که پیامدهای اقتصادی بلندمدت ایجاد کند. همانگونه که مناقشه روسیه و اوکراین بهوضوح نشان داد که چگونه چنین درگیریهایی میتواند وابستگی متقابل بسیار پیچیدهای را که روابط اقتصادی جهانی را شکل میدهد، ارتباطات تجاری را مختل کند. چه آنکه بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که این جنگ پتانسیل مختل کردن اقتصاد جهانی را دارد.
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تورم بهعنوان بزرگترین چالش اسرائیل در دو سال آینده اقتصاد این کشور را درگیر خواهد کرد. علاوه بر این، عدماطمینان در مورد بازارهای مالی و کل سیستم مالی جهانی در میان تورم مداوم، افزایش نرخ بهره و افزایش بدهی دولت، تشدید جنگ اسرائیل و حماس که چشمانداز پیوستن حامیان حماس در لبنان و سوریه را نیز دارد، از ظرفیت بالای خلق یک بحران اقتصادی بزرگ خبر میدهد. همانگونه که چنین درگیریهایی اغلب تأثیر قابلتوجهی بر بازارهای سهام، نرخ ارز و قیمت کالاها دارد.
پیامدهای جنگ غزه بر اقتصاد اسرائیل کمرشکن است؟ افزایش قیمت سوخت در اسرائیل با شروع جنگ در غزه رئیس بانک مرکزی صهیونیستی: تأثیرات اقتصادی منفی «طوفان الاقصی» تا سال بعد ادامه خواهد داشتبه گفته گلدمن ساکس (یک شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکایی چندملیتی)، جنگ اسرائیل و حماس میتواند تأثیر اقتصادی قابلتوجهی داشته باشد. این شرکت در پیشبینی خود تأکید میکند ارزیابی تأثیر اقتصادی این جنگ پیچیده است؛ اما چنین رویدادهایی میتوانند تأثیر منفی بر رفتار سرمایهگذاران داشته باشند. بااینحال، تمام این اثرات بالقوه بستگی به چگونگی توسعه جنگ در هفتهها یا ماههای آینده با وجود درگیری مداوم روسیه و اوکراین دارد که در حال حاضر فشار تورمی را تشدید کرده است.
پیشبینیهای اقتصادی از استمرار جنگ در فلسطین
کارشناسان اقتصادی بلومبرگ تأثیر احتمالی جنگ بر اقتصاد جهانی را در سه سناریو پیشبینی کردهاند. برابر پیشبینیها نفت گرانتر، تورم بالاتر و رشد اقتصادی کندتر خواهد شد. کارشناسان تخمین میزنند که قیمت نفت میتواند به ۱۵۰.۰۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد و رشد جهانی به ۱.۷ درصد کاهش یابد و رکود اقتصادی تا حدود ۱ تریلیون دلار از تولید جهانی را از بین ببرد.
قیمت نفت از زمان حمله حماس به اسرائیل ناپایدار بوده است. بر اساس آخرین بهروزرسانی سهماهه بانک جهانی اگر جنگ اسرائیل و حماس تشدید شود، قیمت نفت خام میتواند به بیش از ۱۵۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد. در حال حاضر افزایش نرخ بهره برای مبارزه با تورم، فشارهای مالی بر کسب و کارها در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه را تشدید کرده است. استمرار جنگ در خاورمیانه باعث خواهد شد بسیاری از کسب و کارها کارگران را در اینده نزدیک برای مقابله با افزایش هزینههای انجام کسب و کار اخراج کنند. منطقه یورو نیز پس از درگیری روسیه و اوکراین کاهش قابل توجهی در اعتماد مصرف کنندگان کالاها را متاثر از افزایش قیمتها تجربه کرده است.
تأثیر جنگ بر اقتصاد فلسطین
اما غزه در حال حاضر از تخریب گسترده خانهها، زیرساختهای اساسی، امکانات آموزشی و بهداشتی از جمله مرگ حدود ۱۳ هزار فلسطینی رنج میبرد. در واقع، حمله زمینی، دریایی و هوایی اسرائیل به نوار غزه، ویرانی را در مقیاسی که قبلاً در غزه دیده نشده بود، پدید اورده است. ناظران سیاسی میگویند تا اولین آتش بس میان اسرائیل و حماس، ، ۱۳ هزار فلسطینی کشته شدند و ۵۱.۴ درصد از کل واحدهای مسکونی غزه نابود شده است. اگرچه غزه سابقه طولانی در درگیری دارد، اما جنگ فعلی هیچ تشابهی با جنگهای قبلی ندارد. کارشناسان اقتصادی میگویند جنگ فعلی طولانیتر و بسیار مخربتر است و این جنگ صدها و هزاران فلسطینی را به فقر خواهد کشاند.
تحمیل هزینهها به اقتصاد اسرائیل
در همین راستا بلومبرگ گزارش داده تجاوز اسرائیل به غزه تا اواسط ماه نوامبر نزدیک به ۸ میلیارد دلار برای اقتصاد اسرائیل هزینه داشته است و هر روز ۲۶۰ میلیون دلار خسارت دیگر وارد میشود. طبق گزارش تایمز اسرائیل (۸ نوامبر) این جنگ روزانه ۲۶۰ میلیون دلار هزینه دارد. هزینه کل جنگ حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی اسرائیل تخمین زده شده است.
فایننشال تایمز نیز در یک گزارش تحقیقاتی که در تاریخ ۶ نوامبر منتشر کرده، تلفات ویرانگر جنگ اسرائیل علیه غزه و چگونگی تاثیر ان بر کسب و کارها و نرخ اشتغال را بررسی کرده است. برابر این گزارش ارتش اسرائیل ۳۶۰ هزار نیروی ذخیره اضافی خود را که در زمان صلح به عنوان نیروی کار در اسرائیل محسوب میشدند برای جنگ با غزه احضار کرد تا به نیروی نظامی فعال ۸ هزار نفری خود اضافه کند. از انجا که خدمت سربازی برای اسرائیلیهای ۱۸ تا ۴۰ ساله اجباری است، هزاران کارگر شغل معمول خود را رها کردند تا به خط مقدم بپیوندند.
اثرات جنگ اسرائیل بر طرحهای توسعهای امریکا
اما این تمام تأثیرات جنگ غزه نیست و دامنه اثرات مخرب آن بر طرحهای کلان امریکا در خاورمیانه نیز بوده است. برای نمونه کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا موسوم به IMEC در حاشیه نشست گروه G۲۰ در دهلی نو در ۹ سپتامبر ۲۰۲۳ رونمایی شد. این کریدور که قرار است از هند به اروپا و از طریق امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و یونان متصل شود، اخرین مورد از مجموعه ابتکاراتی است که توسط ایالات متحده و با هدف مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین (BRI)موسوم به BRI قرار گیرد تا بعد از اجرا بتواند اهدافی از جمله منزوی کردن ایران و مهمتر از ان، تقویت ارتباط اقتصادی کشورهای بزرگ عربی و اسرائیل را به ثمر نشاند. اما اکنون IMEC به یکی از بزرگترین قربانیان جنگ در غزه تبدیل شده است.
اقتصاد اسرائیل تاب ادامه جنگ را خواهد داشت؟
در حالی حمله ۷ اکتبر حفره ای بزرگ در اعتماد ملی اسرائیل ایجاد کرده است که خسارتهای جدی را به اقتصاد اسرائیل و امریکا تحمیل میکند. «بانک اسرائیل» تخمین میزند که هزینه هفتگی غیبت کارمندان اسرائیلی در جریان پنج هفته ابتدایی جنگ غزه، چیزی در حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی هفتگی اسرائیل بوده است. در کنار اینها باید توجه داشت که ۱۶.۲ درصد از نیروی کار اراضی اشغالی که متشکل از مهاجران و کارگران خارجی است نیز از اسرائیل خارج شدهاند. در این میان، اینطور به نظر میرسد که سطح و شدت بحرانها علیه اسرائیل در روزهای و ماههای آتی بیش از پیش تشدید شوند.
در شرایطی که هنوز چشماندازهای مشخصی برای پایان جنگ غزه ترسیم نشده است و خسارات روزانه این جنگ برای اسرائیل چیزی در حدود ۲۶۰ میلیون دلار تخمین زده شده است، ناظران سیاسی پیشبینی میکنند که در ادامه راه، اسرائیل شاهدِ چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گستردهتری خواهد بود.
311213
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1856278منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حمله رژیم صهیونیستی به غزه ایالات متحده آمریکا حماس جنگ اسرائیل و حماس اقتصاد اسرائیل بر اقتصاد پیش بینی جنگ غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۶۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی